حمایت و مقاومت در میانگین متحرک (Moving Averages)
اکثر معامله گران فنی (تکنیکال) از قدرت شاخص های مختلف تکنیکال مانند میانگین متحرک (moving averages) برای کمک به پیش بینی حرکت کوتاه مدت آینده قیمت استفاده می کنند، اما این معامله گران هرگز به توانایی این ابزار برای شناسایی سطح پشتیبانی و مقاومت کاملاً پی نمی برند.
همان طور که نمودار شکل ۱ را مشاهده می کنید، میانگین متحرک یک خطِ دائماً در حال تغییر است که داده های قیمت گذشته را هموار می کند و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد حمایت و مقاومت را شناسایی کند.

توجه داشته باشید که چگونه قیمت دارایی در روند صعودی، سطح حمایتی را در میانگین متحرک پیدا می کند و هنگامی که روند نزولی است، چگونه به عنوان سطح مقاومت عمل می کند.
معامله گران می توانند از میانگین های متحرک به روش های مختلفی استفاده کنند، مانند پیش بینی حرکت به سمت صعودی (روند صعودی) در هنگام عبور خطوط قیمت به بالای یک میانگین متحرک اصلی، یا اینکه با کاهش قیمت به زیر میانگین متحرک، از معاملات خارج شوند. صرف نظر از چگونگی استفاده از میانگین متحرک، اغلب میانگین متحرک سطوح پشتیبانی یا حمایت و مقاومت “خودکار” ایجاد می کند.
بیشتر معامله گران دوره های زمانی مختلفی را در میانگین متحرک خود تجربه (امتحان) می کنند تا بتوانند دوره ای را که برای این کار خاص (سطح حمایت و مقاومت) مناسب است پیدا کنند.
سایر شاخص ها
در تجزیه و تحلیل فنی یا تکنیکال، شاخص های زیادی برای شناسایی موانع اقدام قیمت های آینده ساخته شده است. این شاخص ها در ابتدا پیچیده به نظر می رسند و استفاده موثر از آنها اغلب به تمرین و تجربه نیاز دارد. صرف نظر از پیچیدگی شاخص، تفسیر سد یا مانع شناسایی شده باید با آنچه که از طریق روش های ساده تر به دست می آید سازگار باشد.
به عنوان مثال، ابزار سطوح اصلاحی فیبوناچی (Fibonacci) مورد علاقه بسیاری از معامله گران کوتاه مدت است زیرا به وضوح سطوح حمایت / مقاومت بالقوه را مشخص می کند. استدلال در مورد نحوه محاسبه سطوح مختلف حمایت و مقاومت توسط این شاخص از حوصله این مقاله خارج است، اما در نمودار شکل ۲، توجه کنید که چگونه سطوح مشخص شده (خطوط نقطه ای) موانع جهت یا مسیر کوتاه مدت قیمت هستند.
سنجیدن و اندازه گیری مناطق (Zones) با اهمیت
به یاد دارید که چگونه از اصطلاحات “کف” برای حمایت و “سقف” برای مقاومت استفاده کردیم؟ به عنوان مثال، توپ پلاستیکی را در حال حرکت در یک اتاق در نظر بگیرید، این توپ پلاستیکی در این اتاق در حال پرش است که به کف (حمایت یا support) برخورد می کند و سپس بعد از برخورد به سقف (مقاومت یا resistance) باز می گردد.
توپی که همچنان بین کف و سقف خود را بچرخاند شبیه ابزار تجاری است که تجربه ادغام قیمت بین مناطق پشتیبانی (حمایت) و مقاومت را دارد.
حال تصور کنید که توپ، در میانه پرواز، به یک توپ بولینگ تغییر کند. اگر نیرویی اضافی، در مسیر رو به بالا (صعود) اعمال شود، توپ را از سطح مقاومت عبور می دهد؛ و یا در مسیر رو به پایین (نزول)، توپ را می توان از طریق سطح حمایت هدایت یا هل داد. در هر صورت، نیروی اضافی یا اشتیاق گاوها (صعود) یا خرس ها (نزول) برای شکستن حمایت یا مقاومت لازم است.
سطح حمایت قبلی (قیمت ازش رد شده یا حمایت شکسته شده) گاهی اوقات هنگامی که قیمت تلاش می کند به سمت بالا حرکت کند، به سطح مقاومت تبدیل می شود و برعکس، با کاهش موقت قیمت (بعد از شکستن مقاومت قبلی)، سطح مقاومت قبلی به سطح حمایت تبدیل می شود.
نمودارهای قیمت به معامله گران و سرمایه گذاران اجازه می دهد تا مناطق پشتیبانی و مقاومت را به صورت بصری شناسایی کنند، و آن ها سرنخی در مورد اهمیت این سطح قیمت ارائه می دهند.
به طور خاص، آنها به موارد زیر نگاه می کنند:
- تعداد لمس ها (برخوردها یا Touches)
هر چند بار که قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را آزمایش یا تست می کند، سطح، قابل توجه تر می شود. هنگامی که قیمت ها از سطح حمایت یا مقاومت پیروی می کنند، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه اهمیت این سطح ها می شوند و تصمیمات معاملات خود را بر اساس این سطوح قرار می دهند.
- سابقه حرکت قیمت
مناطق یا سطوح حمایتی و مقاومتی احتمالاً بیشتر قابل توجه (مهم) خواهند بود که قبل از آن با پیشرفت ها یا افت های شیبدار روبرو شوند (خط حمایتی و مقاومتی یا خط روند شیبدار یا با زاویه). به عنوان مثال، یک روند روبه بالا یا شیب دار با یک رقابت و شور و شوق بیشتری روبرو خواهد شد و ممکن است این حرکت روبه بالا با برخورد به یک سطح مقاومت مهمتر و قوی تری، آهسته و کُند تا متوقف شود. پیشرفت کُند ممکن است آنقدر توجه را جلب نکند. این یک نمونه خوبی از نحوه روانشناسی بازار است که شاخص های تکنیکال را هدایت می کند.
- حجم در برخی از سطح های قیمت
هرچقدر خرید و فروش بیشتری در سطح قیمتی خاص اتفاق افتاده باشد، حمایت یا مقاومت آن قوی تر خواهد بود. دلیل این امر آنست که معامله گران و سرمایه گذاران این سطوح قیمت را به خاطر می آورند و برای استفاده مجدد از آنها، خرید یا فروش را در این مناطق مناسب می دانند. وقتی فعالیت شدید روی حجم بالا رخ می دهد و قیمت کاهش می یابد، احتمالاً در صورت بازگشت قیمت به آن سطح، فروش زیادی اتفاق خواهد افتاد، زیرا مردم خیالشان راحت تر است که معامله خود را در نقطه شکست (Breakeven Point (BEP)) انجام دهند تا ضرر کنند.
- زمان
اگر سطح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش یا تست شده باشد، مناطق پشتیبانی یا حمایت و مقاومت قابل توجه تر می شوند.